برندینگ چیست؟
برندینگ چیست؟
اگر اتفاقی با قوس طلایی زرد که یک “M” ایجاد کرده و یک پس زمینه قرمز رنگ دارد، در هر جای دنیا مواجه شدید، نام چه برندی به ذهنتان میآید؟ مک دونالد؟
مک دونالد ترکیب کاملی از کاراکترهای برند (آرم، رنگ، فونت، شعار و … ) است، که به صورت یکنواخت در سراسر جهان گسترده شده و این برند را به ششمین برند بزرگ دنیا تبدیل کرده است.
اما برندسازی دقیقاً چیست و چرا برای تجارت اینقدر مهم است؟ آیا برند فقط به آرم، برچسب، و فونت محدود میشود یا چیز دیگری است؟ خوب، در ادامه برای از بین بردن تمام شک و تردیدها، در مورد برند تجاری، اهمیت آن و عناصر آن، توضیحاتی ارائه میدهیم.
برندینگ چیست؟
برندینگ فرآیند اختصاص ویژگیها و خصوصیات داخلی و خارجی است که با ارائه آنها یک هویت عمومی ایجاد میشود که به شناسایی و تمایز آن در بازار کمک میکند.
سه نکته اصلی که در این تعریف از برندسازی باید به آن توجه کرد عبارتست از:
اختصاص کاراکترها و خصوصیات داخلی و خارجی
اگرچه کاراکترها و خصوصیات ویژهای برای هر برند طراحی میشود، اما محدود به آنها نمیشود. یک پست فیسبوک هم میتواند معرف خارجی یک برند باشد.
شناساندن هویت:
هدف اصلی برندسازی، دادن هویت به کالای عمومی است. هویت بسیار شبیه انسان است؛ با یک نام، صدا، تونالیته، رنگ.
برای تشخیص و تمایز:
یکی دیگر از نقشهای برندسازی بینظیر بودن آن است به این معنا که یک برند تجاری منحصر به فرد باعث میشود محصول در رقابت، بیشتر شناخته شود و تمایز یابد.
اهمیت برندسازی
“برند آن چیزی است که افراد از یک سازمان خاص در ذهنشان ایجاد میشود. برندینگ شکل دادن به آن تصور است.” – اشلی فریدلین، مدیرعامل و موسس گیلد
نباید از اهمیت برندسازی چشم پوشی کرد. برندینگ امروزه برای محصولات، سازمانها و حتی انسانها به یک ضرورت تبدیل شده است. تنها چیزی که یک سازمان را از رقبای خود متمایز میکند، برندینگ آن سازمان است.
یکی از اولویتهای مهم قبل از عرضه محصول در بازار، برندینگ است که موجب میشود:
۱٫هویت ایجاد شود:
برند چیزی است که محصول علاوه بر خصوصیات عمومی، به آن معروف است. که شامل نام، رنگ، طرح و حتی تجربه روانشناختی منحصر به فردی باشد که موجب میشود محصول در بازار قابل شناسایی باشد.
۲٫برای مصرف کننده اولویت مصرف ایجاد شود:
بازار مملو از پیشنهادات از محصول با برندهای مختلف با خصوصیات تقریباً یکسان است که اغلب موجب گیج شدن خریدار میشود. روشی که مصرف کنندگان میتوانند با این مشکل مقابله کنند، گرایش به سمت برندهایی است که میشناسند و به آنها اعتماد دارند. مصرف کننده، برندهای محبوب نسبت به برندهای پرخطر را سرمایه گذاریهای ایمنتری میدانند و رضایت بیشتری برای کالایی که در اختیارشان قرار میگیرد، دارند.
۳٫دارایی جدید و ارزش ایجاد شود:
یک برند به خودی خود یک دارایی است که میتواند بصورت جداگانه فروخته شود. تعجب میکنید که چرا محصولات اپل تقریباً دو برابر بیشتر از رقبایش با محصولات تقریباً مشابه قیمتگذاری میشود؟ این اثر برند است
۴٫اعتماد ایجاد شود:
برندینگ ظاهر خاصی شامل برچسبها و بستهبندی استراتژیک با توجه به شرایط قانونی و موقعیت برنامهریزی شده، ایجاد میکند. این مسئله اعتماد مصرف کننده به ارائه پیشنهادات حرفهای برند را افزایش میدهد.
۵٫افتخار و رضایت ایجاد شود:
برندینگ شرکت باعث افزایش غرور و رضایت مشتریان و همچنین کارمندان میشود. چرا که به شرکت و پیشنهادات آن شخصیت میدهد و به هر کس که با آن ارتباط برقرار کند، کمک میکند تا ارتباط عمیقتری با برند برقرار کند.
۶٫استراتژیهای بازاریابی بر اساس آن توسعه یابد:
استراتژیهای بازاریابی بدون برندینگ چیزی جز نشان دادن محصولات نخواهد بود چرا که هیچ چیز برای شناسایی پیشنهاد با آن وجود نخواهد داشت. برندسازی بخش اصلی بازاریابی است زیرا تمام استراتژیهای بازاریابی ریشه در آن دارند.
عناصر برند
عناصر برند تنها به نام و لوگو محدود نمیشود و ترکیبی از خصوصیات و ویژگیهایی است که تقریباً بر همه حواس ما تأثیر دارد تا هر زمان که با آن موجه شدیم، یک تجربه یکنواخت حاصل شود. برخی از عناصر برند به شرح زیر هستند:
- نام: نامی که برای شناسایی محصول از آن استفاده میشود.
- لوگو: نمادی یا طرحی است که شرکت برای شناسایی نام تجاری آن طراحی کرده است.
- رنگ: رنگی که بیشتر در تبلیغات در پیامهای بازاریابی خود برای توصیف یا تعریف از برند استفاده میشود.
- چشم انداز: گروه اهداف یا اهداف پشت نام تجاری که به راهنمایی فعالیتها و آینده آن کمک میکند.
- پیام: گزاره ارزشی برند که از طریق شخصیت برند برای تعیین موقعیت برند ارائه میشود.
- عطر: بوی مشخصی که کاربر قبل، حین یا بعد از استفاده از محصول، آن را تجربه میکند.
- گرافیک: زیبایی شناسی یکنواخت و مجزا که در پیامهای بازاریابی استفاده میشود.
- صدا: صدایی که در پیامهای بازاریابی برای تقویت هویت برند مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع برندینگ
برند محدود به محصولات نمیشود. امروزه برندینگ سازمانها، محصولات، خدمات، مکانها و حتی مردم هستیم. در اینجا به ۴ دسته کلی برند اشاره میکنیم.
برندینگ محصول
برند سازی محصول یکی از متداولترین انواع برندهای تجاری است که در آن، به محصول یک هویت و شخصیت داده میشود تا بتواند در بازار شناسایی و متمایز گردد. اگرچه به این نوع، برندینگ محصول گفته میشود، فقط به محصولات محدود نیست. یکی از موفقترین نوع برندینگ خدمات، سریال بازی تاج و تخت است. این محصول تلویزیونی دارای هویت و خصوصیات خاص خود است که آن را از دیگران متمایز میکند.
برندینگ شخصی
برندینگ شخصی در بین سیاستمداران، افراد مشهور، ورزشکاران و سایر افرادی که فالوئرهای کمتری دارند، بسیار متداول است. این نوع برندینگ باعث میشود تا این افراد بتوانند تصویری را برای خود در بین طرفداران خود ایجاد کنند. این تصویر برند نه تنها به آنها در ایجاد فرصتهای شغلی جدید کمک میکند بلکه از برند مرتبط با آنها نیز سود میبرد. مایکل جردن نمونه کاملی از برندینگ شخصی است که نهتنها با راه اندازی خط پوشاک خود توانست به نفع خودش باشد بلکه از نایکی که با او همکاری میکند، نیز سود برد.
برندینگ شرکتی
برندسازی سازمان به اندازه نام تجاری مهم است. برندینگ شرکت به ارائه دهنده هویت میبخشد و فرصتهای جدیدی را برای وی باز میکند تا بتواند سبد خریدهای خود را به راحتی گسترش دهد. نام تجاری شرکت نیز در هنگام استخدام از اهمیت حیاتی برخوردار است زیرا کارمندان همیشه تمایل به همکاری با شرکتی با یک برند معروف دارند. شرکت پپسی نمونه خوبی از برندهای تجاری است. این شرکت در ترکیب محصولات خود چندین خط تولید با نامهای تجاری مختلف است که همه آنها با برند مادر پپسی اداره میشود.
برند جغرافیایی
مارک جغرافیایی یا منطقهای اغلب توسط صنعت گردشگری مورد استفاده قرار میگیرد که با اختصاص ویژگیها و تجربه خاصی برای جذب بازدید کنندگان بیشتر، یک برند را از مکان جغرافیایی ایجاد میکند. به عنوان مثال، اگر میخواهید به جزایر زیبایی بروید که دارای سواحل ماسهای گرم، سفید و طبیعت سرسبز است، به عنوان مقصد هاوایی به شما پیشنهاد میشود.
نمونههایی از برندهای مشهور
احتمالاً شما این مقاله را در دستگاه برند خاصی بخوانید، لباسهای برند بپوشید و در یک منطقه برند زندگی کنید و خود شما نیز به عنوان یک فرد، یک برند هستید. اما چه چیزی باعث ایجاد یک برند عالی میشود؟ چه چیزی یک مارک خوب را از یک برند بد جدا میکند؟
خوب، در اینجا سه نمونه وجود دارد که به شما کمک میکند مفهوم برندسازی را حتی بیشتر درک کنید.
کوکاکولا
با ارزش تخمینی برند ۷۳٫۱ میلیارد دلار، کوکا کولا برند شماره ۳ با ارزش در جهان است. کلمه Coca-Cola پس از کلمه OK، دومین کلمه شناخته شده جهان است. این شرکت با نامگذاری نوشابه خود کوکاکولا، با برندسازی محصول شروع به کار کرد و به آن طعم، رنگ، شکل بطری بی نظیر داد و درنهایت محصول را به یک تجربه و برندسازی محصول را تبدیل به برند کرد.
مک دونالد
مک دونالد نه تنها با لوگوی آن بلکه ویژگیهای دیگری مانند طلسم رونالد مک دونالد، برند سونیک، طراحی یکسان فروشگاهها در سراسر جهان و یکنواختی خدمات ارائه شده در فروشگاهها برند خود را ساخته است.
اپل
اگر واژه “i” را در ابتدای دسته بندی عمومی ببینید، شانس زیادی وجود دارد که افراد آن را محصول از شرکت اپل تلقی کنند. این استراتژی شگفت انگیز برندینگ اپل است. این شرکت خود را به عنوان یک برند برتر معرفی کرده است که از استانداردهای بالا و رویکرد بازاریابی حداقلی برخوردار است.